×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شعرهای عاشقانه

منم عاشق مرا غم سازگار است . . . . . تويي معشوق تو را با غم چکار است

منم عاشق مرا غم سازگار است . . . . . تويي معشوق تو را با غم چکار است


................................................................


هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت
چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست
گاه بر روي زمين زل مي زنم گاه بر حافظ تفاءل مي زنم
حافظ ديوانه فالم را گرفت يک غزل آمد که حالم را گرفت:
ما زياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم


.............................................................


لبم محکوم شد به ساده بودن
غرورم محکوم شد به خونسرد بودن
احساسم محکوم شد به کم حرف بودن
دلم محکوم شد به گوشه گير بودن
چشمانم محکوم شد به مهربان بودن
دستهايم محکوم شد به سرد بودن
پاهايم محکوم شد به تنها رفتن
آرزوهايم محکوم شد به محال بودن
وجودم محکوم شد به تنها بودن
عشقم محکوم شد به محبوس بودن
و خدا هم مثل هميشه ما رو محکوم مي کونه به تنهايي


...............................................................


به چه قيمتي گذشتي
از شباي خيس مهتاب
چي گذاشتيم از من و تو
به جز آرزوي بر آب
به چه قيمتي غرور و سر راهمون کشيدي
چرا لحظه هاي باهم بودنمامون و نديدي
خوبِ من ما هر دو باختيم توي اين بازي بي خود
هر دوتامون کم گذاشتيم که ترانه هامونم مرد
چيزي از لحظه نمونده من و تو لحظه رو کشتيم
حکم اعدام دلامون و با غرورمون نوشتيم
دلمو انقده نشکن آخه اين دل عاشقت بود
له نکن اين قلب خون و آخه روزي لايقت بود
دلمو انقدر نسوزون مگه چي مونده از اين دل
رفتي و با بي وفائيت زدي مهر نحس باطل
تو که دوس نداشتي باشي چرا آتيشم کشيدي
اونکه تو خودخواهيات مرد دل من بود تو نديدي
از تو خونه وجودم به چه آسوني پريدي
ريختن غرور اين (مرد) و نديدي نشنيدي
اگه دوسم نداري به روم نيار
يه چيزي از غرورم واسم بذار
نذار تو فکر تنهايي گم بشم
نذار حرف و حديث مردم بشم

.................................................................


سيب سرخي به من بخشيد و رفت ساقه سبز مرا او چيد و رفت
عاشقيهاي مرا باور نکرد عاقبت بر عشق من خنديد و رفت
اشک در چشمان گرمم حلقه زد بي مروت گريه ام را ديد و رفت
چشم از من کند و از من دل بريد حال بيمار مرا فهميد و رفت
با غم هجرش مدارا ميکنم گرچه بر زخمم نمک پاشيد و رفت


امیدوارم خوشتون اومده باشه با نظرهاتون خوشحالم میکنین
شنبه 10 مهر 1389 - 12:22:44 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

14349 بازدید

7 بازدید امروز

5 بازدید دیروز

66 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements